جنوب شرق ایران که امروزه استان های کرمان، هرمزگان و سیستان و بلوچستان را در بر می گیرد منطقه ای هست که به خاطر موقعیت جغرافیایی ویژه اش جمعیت کمی دارد، این منطقه شهر سوخته نام دارد. پیش از این تصور می شد که در دوران کهن هم اوضاع به همین ترتیب بوده است. در حدود چهاردهه پیش باستان شناسان پی بردند که شهر سوخته نه تنها مسیر ارتباطی بین تمدن های شرق و غرب بوده بلکه حلقه اتصال و مکمل تمدن های ماوراءالنهر در شمال، سند در شرق و بین النهرین در غرب هم محسوب می شده است.
پروفسور توزی، باستان شناس معروف ایتالیایی و کاشف شهر سوخته حتی وجود حیات و تمدن شهر سوخته را به هزاره هشتم پیش از میلاد نسبت داده است.
اهمیت شهر سوخته زاهدان از دو جنبه است: اول اینکه در حدود سال های 2200 تا 3200 پیش از میلاد مهم ترین مرکز استقرار در سیستان بوده و مهم تر اینکه با 151 هکتار وسعت در دو هزار و پانصد سال پیش از میلاد، بزرگترین شهر و مرکز تمدن در دنیای شرق فارس بوده است. عده ای معتقدند شهر سوخته، شهر معروف رستم بوده که بهرام با مالیدن نفت به چهار گوشه، آن را به آتش کشیده و در روایت دیگر شهر سوخته را شهر سوته به معنای شهر بزرگ نامیدند. آثار موجود در این شهر به دو دلیل در طول هزاران سال به همین صورت دست نخورده و سالم باقیمانده است. اول: انحراف رود هیرمند از مسیر و بستر خودش هنگام طغیان و دیگری بالا آمدن مداوم نمک به قشر سطحی زمین. نمک لایه خشک و سیمانی، سطح زمین ایجاد کرده است. این قشر ساروجی از تخریب آثار و اشیا جلوگیری کرده و مهم تر اینکه باعث فقط بیولوژیک خاک شده است. به همین خاطر باقی مانده موی سر، چوب، پارچه، طناب و حتی بذر و دانه انواع گیاهان به همان حالت اولیه هنوز به چشم می خورد.
پروفسور توزی درباره شهر می گوید: برای تعیین موقعیت شهر حفاری های عمقی و سطحی در نقاط مختلف انجام شد. شکل قدیمی شهر و ساختمان های شهری پدیدار گشت و معلوم شد شهر سوخته در 3200 قبل از میلاد ساخته شده و در 2200 قبل از میلاد ناگهان از بین رفته است. عمر این تمدن 900 سال می باشد. اما سوالی که پیش می آید این است که چطور می شود دو تمدن یکی در کویر و دیگری در منطقه آباد و آماده مثل دشت حاصل خیز فارس همزمان وجود داشته و سوال دیگر اینکه چطور می شود که این تمدن 900 ساله به ناگاه محو و نابود شود.
برای پیدا کردن پاسخ این پرسش باید به هزاران سال پیش تر برگردیم. زمانی که هنوز قسمت اعظم کره زمین پوشانده از یخ بود، فلات ایران از دوره باران عبور می کرد. در این دوره تا دره های مرتفع هم زیر آب بودند. فلات مرکزی ایران که امروزه بیابان و نمکزار است در آن زمان دریاچه وسیعی را تشکیل می داد. پس از دوره باران، دوره خشک آغاز شد. کم شدن باران و کم شدن جریان رودها قطعه زمین هایی را تشکیل داد که سر از خاک بیرون آوردند و حد فاصل دشت ها و کوه ها بودند. دشت سیستان در مذهب رود هیرمند با بهره گیری از ذخایر رسوبی آبرفتی این رود بوجود آمد و گروه های انسانی را به سمت خودش کشید. جانوران از کوه ها به دشت ها آمدند. آدم ها که با شکار روزگار سپری می کردند در دشت ها ساکن شدند. انسان کوچ نشین یک جانشین شد و یک جانشینی ملزومات خودش را طلب می کرد. انسان ها به فکر ابداع ابزار جدید افتادند. ابزار و وسایل جدید با ترکیب عناصر موجود در طبیعت.
سر اورل اشتین جغرافی دان و کاوشگر بریتانیایی در دوران قاجار از روی همین نشانه ها، اطلاعات مفیدی را درباره شهر سوخته جمع آوری کرد اما پروفسور مارتیسو توزی سرپرست کاوشگران ایتالیایی از سال 1960 میلادی فعالیت های باستان شناسی را در این منطقه آغاز کرد. بعد از یک وقفه کوتاه در سال 1376 دکتر سید منصور سید سجادی از شاگردان دکتر توزی این فعالیت را از سرگرفت.
اشیایی که در شهر سوخته ایران جمع آوری شد شامل اشیاهای زینتی، مربوط به پیشه ها، مورد استفاده در زندگانی روزمره و مواد غذایی بود.
در شمال شرقی شهر سوخته تپه هایی پی در پی شامل بخش مرکزی، ناحیه صنعتی و بناهای یادمانی و گورستان واقع شده است. بخش مسکونی شهر سوخته، هشتاد هکتار بوده است. این منطقه که امروزه محیط زیستش به صورت کامل بیابانی است و فقط درختان گز مشاهده می شود در 5 هزار سال قبل از میلاد دارای پوشش گیاهی سرسبز و متنوع شامل درختان افرا، بید مجنون و سپیدار به وفور وجود داشته است. فعالیتهای صنعتی و هنری بسیار در این شهر صورت می گرفت. در کاوشهایی که به عمل آمد زیورآلات جالب و بدیع به دست آمد. در شهر سوخته کارگاه های صنعتی برای ساخت سفال و جواهرات بوده که سوخت حاصل برای انجام این کار را از قطع درختان منطقه به دست می آوردند.
در شهر سوخته ایران شگفتی هایی نظیر: نخستین یک چشم مصنوعی جهان، جراحی مغز، خط کش 5 هزار ساله، قدیمی ترین تخته نرد جهان، نخستین انیمیشن جهان و گورستان کشف و ضبط شده که همگان را به تعجب واداشته است.
منبع : نشاط آوران
برج گنبد قابوس یادگاری از سلسله آل زیار و قابوس بن وشمگیر و هم چنین یکی از بزرگترین بناهای اسلامی است. این برج در قرن چهارم هجری قمری به دستور قابوس بن وشمگیر و با هنرمندی معماران ایرانی بنا شده است. این بنا با گذشت بیش از 1000 سال و دیدن حوادث بسیار همچنان پابرجا و استوار مانده است. این امر بیانگر توانایی هنرمندان و معماران ایرانی است که با کمترین امکانات و بدون فناوری پیشرفته چنین بنایی را ساخته اند.
در معماری ایرانی به چنین بناهای عظیم و گنبدی میل می گویند. مردم گنبد کاووس که بخشی از آن ها ترکمن هستند نیز این بنا را به همین نام می شناسند. این میل ها برای تعیین مسیر کاروان ها احداث می شده است که در معماری ایرانی زیاد به چشم می خورند. اما شکوه و عظمت هیچ یک از آن ها به پای این برج یعنی برج گنبد قابوس نمی رسد. این برج همچنین راهنمای خوبی برای کاروان هایی بوده است که از نقاط دور به شهر جرجان، نزدیک گنبد کنونی می آمده اند.
مشخصات و ابعاد بخش های مختلف برج به این شرح است:
ارتفاع برج گنبد قابوس از سطح تپه خاکی: 55 متر ، ارتفاع مخروطی برج: 18 متر ، ارتفاع تپه خاکی زیر برج: 15 متر ، ارتفاع برج از سطح زمین: 70 متر ، محیط داخلی گنبد: حدود 30 متر ، محیط خارجی گنبد: حدود 60 متر
کتیبه ای به خط کوفی دیوار خارجی برج را آراسته است که مضمون آن چنین است:
به نام خداوند بخشاینده مهربان ، این قصر عالی متعلق به امیر شمس المعالی قابوس بن وشمگیر است که در زمان حیات خود در سال 397 هجری قمری مصادف با 997 میلادی امر به بنای آن نموده است.
به علت نبودن فن آوری پیشرفته در آن زمان و مرتفع بودن این بنا به نظر می رسد برای ساخت آن از تپه های خاک مارپیچ و پله ای که اطراف بنا را تا انتهای آن احاطه کرده بود بجای داربست استفاده کرده است. با این کار گویی گنبد کاووس بر روی تپه ای خاکی بنا شده است. در زمان تصرف نواحی شمالی ایران توسط دولت روس و بعد از تشکیل کمیسیون بین دو دولت برای حل مسائل مرزی ، گنبد قابوس جزء کمیسیون روس ها بوده است. در همین زمان دو خندق به طول های 270 و 1030 متر دور برج حفر کردند که خندق دوم گرداگرد خندق اول قرار گرفته بود. روس ها ستاد امور انتظامات و قراول خانه خود راروی تپه و پای گنبد کاووس بنا کرده بودند. در قطعه زمین بین دو خندق خانه بلند پایگان روس قرار داشته است. هم چنین فروشگاه هایی نزدیک این خانه ها وجود داشتند.
اطراف در ورودی، پایه های بنا و روزنه های بالای گنبد کاووس صدمات زیادی دیده بود به طوری که در بعضی از قسمت ها حفره های عمیقی ایجاد شده و بنا در حال فروریختن بود. براثر اصابت گلوله به شرق و غرب گنبد مخروطی، حدود 2تا3 متر از آن تخریب شده بود.
کاوشگران ابتدا کف های برج قابوسرا حفر نمودند ولی پس از این که از یافتن گنج مأیوس شدند به تصور اینکه گنج در گنبد مخروطی وجود دارد به آن تیراندازی کردند.
آنجا مکانی است که اگر در مرکز آن بایستید و چیزی بگویید پژواک صدایتان را به خوبی می شنوید. می گویند پیکر قابوس ابن وشمگیر در تابوتی بلورین جای داشته و از سقف برج گنبد قابوس آویخته بوده است و هر بامداد نور خورشید از روزنه برج برآن می تابیده است.
گویا در آغاز اسلام پیکر بزرگان را به سقف می آویخته اند تا مردم به آنها وداع کنند و پس از مدتی آنها را در آرامگاهشان دفن می کرده اند.
آندره گدار در این باره می گوید: در هیچ جای بنا پله ای نیست که به بالا راه داشته باشد و در جای دیگر به حفاری های روس ها در کف برج اشاره می کند و نتیجه می گیرد قابوس در زمین هم دفن نشده است.
بر طبق منابع تاریخی مقبره قابوس همین جاست. اما تاکنون آثاری از مقبره یافت نشده و حفاری های سال 1939 میلادی نیز چیزی را روشن نمی کند. برج قابوس، یادگار قابوس ابن وشمگیر تاکنون سه بار مرمت شده است:نخستین بار در سال 1931 میلادی، سپس در سال 1940 و سومین بار در سال 1962 میلادی.
توصیف این همه شکوه و زیبایی تقریبا غیرممکن است. خوب امیدواریم از این بنای شگفت انگیز در شهر تاریخی گنبد کاووس در استان گلستان بازدید نمایید.
منبع : نشاط آوران
صفی الدین ابوالفتح اسحاق معروف به شیخ صفی و به شمس الدین لقب نهاده شده و شاعر ، عارف در قرن هشتم هجری قمری می باشد.
با 19 واسطه نسب ایشان را به امام موسی کاظم(ع) رسانده اند. صفاتی برای صفی الدین اردبیلی در ریحانه الادب همچون شیخ العارفین، قطب الاقطاب و برهان الاصفیاء بیان شده است.
صفی الدین اردبیلی در روستای کلخوران متولد شد. پدر ایشان کشاورز بود. شیخ صفی از همان دوران کودکی توجه ویژه به امور مذهبی داشت. شیخ صفی الدین اردبیلی در جوانی به حفظ قرآن و تحصیلات علوم مقدماتی، زهد وریاضت پرداخت. در جوانی دارای چهره و بصیرت زیبایی بود که او را یوسف ثانی می خواندند. ایشان در روزگار اولجایتو و ابوسعید بهادرخان ایلخانی زندگی کرد و به دلیل مقام عرفانی همواره مورد توجه ایلخانان مغول بود.
شیخ صفی اردبیلی از مریدان بزرگانی همچون شیخ بیضاوی و امیر عبدالله بود و امیر عبدلله ایشان را به دیدار شیخ زاهد گیلانی تشویق نمود و شیخ صفی الدین اردبیلی به مدت 25 سال در حلقه مریدان شیخ زاهد شد و فنون طریقت را از ایشان اخذ کرد. هم چنین شیخ صفی با دختر شیخ زاهد بنام بی بی فاطمه ازدواج نمود. شیخ صفی در دوران عمر خود به هدایت طالبان مشغول بود و بیش از 100 هزار نفر را تربیت کرد. تعداد مریدان شیخ صفی الدین اردبیلی در آسیای صغیر نیز بسیار بوده است.
شیخ صفی در پایان عمرش به سفر حج رفت و قبل از رفتن پسرش را جانشین خود قرار داد. در طی بازگشت از سفر به مدت دوازده روز بیمار شد و در سن 85 سالگی در اردبیل درگذشت. فرزندان شیخ صفی الدین اردبیلی و مخصوصا پادشاهان صفوی بنای باشکوهی را بر سر قبر او ساختند که اکنون به بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی معروف می باشد.
بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی هم اکنون شامل قسمت های زیر است:
بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی:
آرامگاه شیخ صفی الدین اردبیلی معروف به گنبد الله الله می باشد. معماری این اثر یکی از مظاهر شگفت انگیز هنر ایرانی است . داخل این مقبره به شکل هشت ضلعی و خارج آن استوانه ای شکل می باشد. داخل آرامگاه شیخ صفی الدین اردبیلی از گچبری ها و تزئینات گیاهی استفاده شده و آیات قرآنی با خط های زیبا خوشنویسی شده است و از نفایس هنری ایران در قرن هشتم که زیر نظر صدرالدین موسی ساخته شد می توان به صندوق چوبی خاتم کاری و مینا کاری مقبره اشاره نمود.
آرامگاه شاه اسماعیل اول:
آرامگاه شاه اسماعیل اول از نظر تزیینات هنری از با شکوهترین بخش های مجموعه آرامگاه شیخ صفی می باشد. کتیبه گچبری که در آرامگاه شاه اسماعیل اول واقع شده و توسط خوشنویس معروف زمان شاه عباس کبیر بنام علیرضا عباسی صورت گرفته از این جمله است.
آرامگاه محیی الدین محمد:
آرامگاه محیی الدین محمد در سال 724 هجری قمری ساخته شد. محیی الدین محمد فرزند شیخ صفی الدین اردبیلی است. آرامگاه محیی الدین محمد معروف به حرمخانه می باشد که از یک راهرو و دو فضای چهار گوشه تشکیل شده است. با گذشتن از ورودی اصلی که در سمت راست دیوار شاه نشین است وارد راهرویی فاقد تزئین و کتیبه می شویم. در انتهای شرقی راهرو به رواقی منتهی می شویم که با گنبدی کوتاه از داخل رسمی بندی شده است. هم چنین در دیواره ضلع جنوبی رواق حرمخانه نگاره های اسلیمی و گل های شاه عباسی دیده می شود.
عمارت چینی خانه:
عمارت چینی خانه از پدیده های شگفت انگیز هنر ایران در قرن یازدهم از نظر سبک معماری و تزئینات است. این عمارت به دستور شاه عباس کبیر ساخته و طراحی آن توسط شیخ بهایی صورت گرفت. امپراطور چین به شاه عباس کبیر چینی هایی به اشکال متنوع لنگری های بزرگ فغفوری، مرتبان ها، بادیه ها و دیگر ظروف باارزش غوری و فغفوری اهدا نمود که توسط شاه عباس کبیر به این عمارت وقف گردید.
اکثر این ظروف دارای مهر شاه عباس می باشد. از برجسته ترین ویژگی های معماری این عمارت می توان به طاق نماهای پرکار گچی اشاره نمود. از دیگر تزئینات داخل عمارت می توان به کاشیکاری، گچبری و نقاشی های تذهیب متذکر شد.
مسجد جنت سرا:
بزرگ ترین و بلند ترین عمارت مجموعه آرامگاه شیخ صفی الدین اردبیلی است. مسجد جنت سرا از قدیمی ترین بناهای مجموعه و در زمان شاه طهماسب اول با عنوان ایوان جنت سرا معروف بود.
تالار دارالحفاظ:
تالار دارالحفاظ تحت نظارت صدرالدین موسی در قرن هشتم ساخته شده و محل تجمع حافظان و قاریان قرآن بوده است. این تالار در حال حاضر به قندیلخانه معروف می باشد.
دارالحدیث:
در مقابل مسجد جنت سرا، فضای بلندی با دو ایوان و رواق دیده می شود که دارالحدیث نام دارد. در گذشته از آن به نام های دارالمتولی و دارالسلام یاد می شد. دارالحدیث در زمان شاه اسماعیل اول برای آموزش مباحث دینی ساخته شد.
قبرستان شهیدگاه:
قبرستان شهیدگاه در زمان شاه اسماعیل اول ، عنوان شهیدگاه را به خود اختصاص داد. شاه اسماعیل اول پس از فتح شروان، همراه بزرگان و سرکردگان صفوی جنازه پدر و جدش را به اردبیل منتقل کرد و در این مکان جای داد. هم چنین شهیدان جنگ چالدران در اینجا به خاک سپرده شدند.
چله خانه:
در آرامگاه شیخ صفی الدین اردبیلی دو چله خانه وجود دارد که جهت خلوت نشینی بکار رفته است. چله قدیم برای شیخ صفی الدین و چله جدید برای صدرالدین موسی فرزند ایشان بود.
فرش اردبیل:
فرش معروف اردبیل در سال 946 هجری قمری در دوره صفویه و در زمان سلطنت شاه طهماسب اول بافته شد. این فرش از لحاظ الگو و طرح ترنجی تکامل یافته و دارای تاریخ بافت می باشد. در این فرش توازن اجزا به خوبی دیده و بالا و پایین ترنج میانی فرش، طرح رمزگونه ای از قندیل ها برای روشنی بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی به کار گرفته می شده است.
زمینه فرش اردبیل به رنگ آبی تیره و گل ها و نقش های اسلیمی به رنگ سرخ، سبز و زرد است و شامل غنچه ، شاخ و برگ، گلهای شاه عباسی و بندهای اسلیمی بوده که به طرز استادانه انجام شده است. هم اکنون این فرش را در کف عمارت چینی خانه پهن کرده اند.
منبع : نشاط آوران
مجموعه کلیساهای آذربایجان که در سال 2008 میلادی به ثبت فهرست میراث جهانی یونسکو رسیدند، عبارتند از:
قره کلیسا:
در شمال غربی ایران و جنوب ماکو یکی از ارزشمندترین میراث های ملی ایرانیان و زیباترین بناهای باستانی کشورمان قرار دارد. یکی از نخستین کلیساهایی که در روی زمین احداث شده، قره کلیسا یا کلیسای طاطاووس مقدس است. در زبان آذری قره به معنای سیاه است و قره کلیسا به معنای کلیسای سیاه می باشد. بنای اولیه این کلیسا به تمامی از سنگ های سیاه و آتشفشانی بوده است که در این ناحیه فراوان است. در مرمت کلیسا در بخشی از آن سنگ های سفید نیز به کاربرده شده است. هم اینک در نمای این کلیسا هم سنگ سیاه و هم سنگ سفید دیده می شود. این کلیسا به فاصله نه چندان زیاد از میلاد مسیح ساخته شده است. پس از ورود اسلام به ایران به گرایش ایرانیان به دین دیگر همچنان ایرانیان حرمت این مکان مقدس را نگه داشته اند و پیروان آیین مسیحیت با آزادی تمام تا به امروز در این مکان به عبادت و راز و نیاز مشغول شدند.
قره کلیسا که از کلیساهای آذربایجان است به تادئوس مقدس هم شناخته می شود. تادئوس از حواریون حضرت عیسی مسیح بوده است که 43 سال پس از میلاد آن حضرت برای تبلیغ دین خدا به این منطقه آمد و در سال 66 میلادی به قتل رسید و در همین مکان به خاک سپرده شد. این مکان دیری است که زیارتگاه مسیحیان ارمنی است. در دوره های مختلف تاریخی و با وجود ایمان محکم مردم ایران اقلیت های دینی همواره با آزادی کامل در ایران زیستند و شاهد بر این ادعا کم نیست. این کلیسا دو گنبد مخروطی شکل دارد. گنبدی که بر بالای محراب قرارگرفته قدیمی است. گنبد دوم در جریان توسعه کلیسا به آن افزوده شده است. این تغییر چنان استادانه صورت گرفته است که بیننده هم اکنون بنا رابه صورت مجموعه ای واحد می بیند. گنبد از داخل کلیسا با عظمت تر و بزرگ تر به نظر می رسند. برای کسی که داخل کلیسا است گویی که این گنبدهای عظیم راهی به سوی آسمان است.
مجموعه قره کلیسا شامل سه کلیسای سنت استپانوس، زور زور و همین کلیسا در سال 2008 میلادی در فهرست آثار جهانی سازمان یونسکو به ثبت رسید. این بنای زیبا پس از گذشت سال های دراز همچنان محکم و استوار برجای ایستاده است و شاهدی گویا بر توانایی قوم ایرانی است که هرگاه اراده کرده شاهکارهایی در هر عرصه خلق کرده است.
قره کلیسا در فاصله 257 کیلومتری شهرستان ارومیه قرار گرفته که تقریبا بدون ترافیک 3 ساعت و 26 دقیقه طول می کشد که به مقصد برسید.
کلیسای استفانوس مقدس:
دومین کلیسای مهم ارامنه که بعد از قره کلیسا قرار می گیرد، کلیسای استفانوس مقدس است. این کلیسا متعلق به مسیحیان گریگوری می باشد. در کلیسای استفانوس مراسم و مناسکی در یک روز از سال برگزار می شود که هزاران نفر از ارمنیان به گرد هم جمع می آیند.
سنت استپانوس اولین شهید راه مسیحیت است که در سال 36 میلادی توسط یهودیان سنگسار شد. معماری کلیسای استفانوس برگرفته از سبک های اوراتو، رومی و اشکانی می باشد. در اطراف این کلیسا ،درختان و دره سرسبزی دیده می شود که منظره چشم گیری را بوجود آورده است. کلیسای استفانوس از سه ساختمان اصلی شامل برج ناقوس، اجاق دانیال و نمازخانه اصلی تشکیل شده است. نقش برجسته های زیبایی از سنگسار شدن استپانوس مقدس، به صلیب کشیدن حضرت مسیح و عروج آن در دیوارهای خارجی کلیسا دیده می شود.
کلیسای استفانوس که یکی از کلیساهای آذربایجان می باشد جلفا در فاصله 236 کیلومتری شهرستان تبریز قرار گرفته که تقریبا بدون ترافیک 3 ساعت و 10 دقیقه طول می کشد که به مقصد برسید.
کلیسای مریم مقدس:
کلیسای مریم مقدس در ارتفاعات دره شام شهر جلفا در استان آذربایجان شرقی قرار گرفته است. کلیسای مریم مقدس برگرفته از سبک معماری ارمنی بوده و متعلق به حواریون ارمنی می باشد. شروع ساخت این کلیسا در سال سده 16 میلادی است و مربوط به دوران صفویه می باشد. این بنا پلانی مستطیلی شکل و مصالح عمده که در آن به کار گرفته شده از سنگ لاشه، آجر با ملات گل است.
کلیسای چوپان:
کلیسای چوپان در ساحل رود ارس و در غرب شهر جلفا واقع شده است. کلیسای چوپان محل عبادت چوپانان ارمنی است که در روستاهای اطراف دره شام مستقر بودند. داخل کلیسا کوچک، مصالح به کاررفته در کلیسا از سنگ و ملات و سطح دیوارهای داخلی با گچ است. قسمت بیرونی کلیسا از سنگ پوشانده شده و دارای یک گنبد است. هم چنین طاق های کلیسای چوپان جناغی شکل است.
کلیسای زور زور:
کلیسای زور زور، در دامنه کوهپایه و در نزدیکی روستای بارون، شهرستان ماکو در استان آذربایجان غربی واقع شده است. تاریخ ساخت این بنا در بین سال های 1315 تا 1324 میلادی تخمین زده شده و به صورت مدرسه تعلیمات دینی و فرهنگی و ادبی تحت نظر یکی از مشاهیر ادب و تربیت ارمنیان بنام اسقف هوانس یرزنقاتسی اداره می شد. کلیسای زور زور صلیبی شکل و نمای آن ساده و با سنگ ساخته شده است.
منبع : نشاط آوران
یکی از مناطق خوش آب و هوای ایران که می توانیم به شما مسافران و جهانگردان عزیز معرفی نماییم منطقه خوش آب و هوا و زیبای سازه های آبی شوشتر است. شوشتر به دلیل موقعیت ویژه ای که در جلگه خوزستان دارد، محل رودخانه های کارون و دز است. رودخانه دز از غرب شوشتر می گذرد و به نوعی مرز این شهر با شوش و دزفول را می سازد. اما رودخانه کارون هم بعد از عبور از کوهپایه های بختیاری بعد از سد گتوند وارد دشت عقیلی می شود، بعد از گذشتن از تنگه ای بین کوه های فدلک و کوشکک به طور کامل در جلگه خوزستان جاری می شود.
آب رودخانه کارون پیش از ورود به شوشتر به تخته سنگ بزرگی که شوشتر روی آن بنا شده، برخورد می کند و توسط بند میزان به دو شاخه گرگر و شطیط تقسیم می شود. شاخه گرگر کارون از داخل شهر عبور کرده، آبشارهای زیبایی را بوجود می آورد. بسیاری از تاسیسات آب رسانی قدیم مثل آسیاب ها، کانال های پل، سد بندها و آبشارها بر روی آن ساخته شده که از عجایب روزگارها به شمار می رفت. ساختار شوشتر و دزفول تابع متناسب بودن زمین، جایگاه صخره ها و پستی و بلندی های خاک و سیلان رودخانه ها است. معماری آجر و آسیاب های آبی شوشتر از لحاظ ساخت دارای ابداعات خاص و ویژه ای است که باید بیایید و از نزدیک نظاره گر آن باشید.
یکی از شاهکارهای دوره ساسانیان، سازه های آبی شوشتر است که شامل سد میزان، پل بند شادروان، قلعه سلاسل، رودخانه داریون، سد خاک، پل بند لشکر، رودخانه رفت، سد شراب دار، پل بند گرگر، آبشارهای رودخانه گرگر، پل بند ماهی بازان می باشد. مجموعه سازه های آبی شوشتر در جهت بهره گیری از نیروی آب به عنوان محرک آسیاب های صنعتی ساخته شده است. یکسری آسیاب در سازه های آبی شوشتر برای آرد کردن گندم به کار می رفته است. هم چنین تعدادی از آسیاب های سازه های آبی تاریخی شوشتر برای تولید نیروی برق برای تعدادی از خانوار های هم جوار استفاده شد. سازه های تاریخی آبی شوشتر دارای 33 آسیاب بوده است. سرچشمه و آب گیری مجموعه سازه های آبی از نهر گرگر صورت می گیرد. آسیاب های آبی شوشتر به عنوان اولین شهر صنعتی بوجود آمده در ایران به شمار می آید.بیشترین قسمت فعالیت آسیاب های آبی شوشتر مربوط به کانال ها و تونل ها بوده و آب را از پشت سد گرگر به محوطه هدایت کرده و از طریق کانال های فرعی به مصرف آسیاب ها می رسید.
ورودی های مجموعه سازه های آبی شوشتر، امکان ایجاد دسترسی به مجموعه را میسر می ساخت که فقط از طریق پلکان امکان پذیر بود.
در سال2009 میلادی سازه های آبی شوشتر به عنوان دهمین اثر ایران به ثبت جهانی یونسکو رسید.
اگر می خواهید از شهرک شوشتر نو که در سال 2000 میلادی جایزه جهانی معماری را گرفت دیدن نمایید و یا طبیعت زیبای کرانه های کارون را ببینید و از تماشای دشت گل زیبا لذت ببرید و از کلی دیدنی دیگر بهره مند شوید حتما به شوشتر سفر نمایید.
منبع : نشاط آوران