چغازنبیل بخش به جامانده از شهر دوراونتش است که در استان خوزستان، 40 کیلومتری جنوب شرقی شهرستان شوش قرار گرفته است. چغازنبیل در نزدیکی رود دز ،توسط پادشاه اونتاش ناپیریش به عنوان پایتخت سیاسی و مذهبی ایلامی هاساخته و دوراونتاش نامگذاری شد. این نیایشگاه ارتفاعی حدود 25 متر دارد و دارای 5 طبقه است. نمای معبد، با آجر ساخته شده است. زیربنای آن مربعی به ابعاد110 مترمربع است.
چهار گوشه چغازنبیل با جهات چهارگانه جغرافیایی همسو است. طبقه اول این بنا یک متر از سطح زمین فاصله و دیوارهای آن 3 متر عرض دارند. طبقه دوم 16 متر عرض و 8 متر ارتفاع دارد. ورودی های طاقی شکل به ارتفاع 4 متر با اتاق های طبقه اول به هم راه دارند ولی اتاقهای طبقه دوم از طریق پلکان مربوط به خود قابل دسترسی و مستقل هستند. چغازنبیل، از دو واژه چغا (در زبان لری به معنی تپه) و زنبیل (به معنی سبد) تشکیل شده و اشاره به مکان معبدی که تپه است دارد.
شهر چغازنبیل دارای سه حصار خشتی است که در حصار بزر گ آن در ضلع شرقی دروازه اصلی قرار گرفته است. آرامگاه ها و کاخ های شاهی مابین فاصله حصار اول و دوم قرار دارند. تاسیسات آب رسانی در بین حصار دوم و سوم واقع شده است. آب تصفیه خانه از رودخانه کرخه توسط کانال تامین می شد. معبد اصلی، زیگورات در مرکز حصار سوم قرار داشت.
یکی از شگفتی های این معبد ساخت تاسیسات آب رسانی است. به دلیل اینکه بستر رودخانه دز در سطح پایین تری از سطح دشت قرار گرفته بود امکان دسترسی به آب رودخانه برای ساکنان این منطقه وجود نداشته که با دستور اونتاش کانالی به طول 45 کیلومتر از رود کرخه بعد از عبور از هفت تپه به چغازنبیل کشیده می شود. اما به دلیل گل آلود شدن آب رودخانه، آب را در حوضچه هایی ریخته تا گل ته نشین شده و با عبور از تنبوشه ها، گل آن را جدا می کردند.
عقاید مختلفی در مورد دو سکوی مدور بریده که در اطراف معبد قرار گرفته است ابراز شده است. عده ای آن را مربوط به نجوم و ساعت خورشیدی و برخی آن را قتلگاه در نظر می پندارند. هم اکنون در موزه ی لوور پاریس تصویر اونتاش ناپیریش، بنیانگذار چغازنبیل و همسرش، ملکه نپیراسو نگه داری می شود. برای اینکه همه چیز درباره چغازنبیل را بدانید پیشنهاد می کنم به آن مکان بروید و از این مکان دیدنی بازدید نمایید.
نورالدین عبدالرحمان جامی، از شاعران و نویسندگان پرآوازه و پرکار سده نهم هجری است. عبدالرحمن جامی فرزند نظام الدین احمد دشتی و نبیره شمس الدین محمد دشتی اصفهانی بود، که از ستم ترکان از اصفهان به خراسان پناهید و در روستای خرگرد جام مسکن گزید. نور الدین که بعدها با عنوان جامی آوازه درافکند، در سال 817 به دنیا آمد. او در روزگار کودکی، فارسی و عربی را از پدر خویش آموخت و سپس به مدرسه نظامیه هرات رفت و علوم ادبی را از استادی جنید نام فرا گرفت و از درس خواجه علی سمرقندی که از دانشمندان بزرگ آن روزگار بود، بهره ها برد و اندکی بعد به سمرقند رفت و در حوزه درس فتح الله تبریزی که استاد الغ بیگ تیموری بود. به تکمیل دانش خویش پرداخت.
جامی، در آغاز شاعری به مناسبت آن که نیاکانش از مردم دشت اصفهان بودند دشتی تخلص می کرد اما بعدها به دو مناسبت آن را به جامی تغییر داد. یکی به احترام شیخ الاسلام احمد جامی و دیگر آن که در جام به دنیا آمده بود. جامی سال ها در سمرقند و هرات به تدریس پرداخت و به سبب خوابی که دید مرید شیخ سعد الدین محمد کاشغری نقشبندی شد و در راه سلوک عرفان رنج های بسیار کشید. در شصت سالگی به اندیشه زیارت خانه خدا از هرات بیرون رفت. اما او در آن روزگار پختگی از بلوای مردم نادان نهراسید و رنجه نشد.
از جامی آثار بسیار به شعر و نثر بازمانده است و نخست باید از دیوان اشعار او یاد کرد که مجموعه ایست از غزل ها قطعات و رباعی های او. و دیگر مجموعه مثنوی های او که به پیروی از شاعران پیش از خود سروده و نام هفت اورنگ بر آن نهاده است. نخستین این مثنوی ها سلسله الذهب نام دارد و در بحر خفیف سروده شده است و موضوع آن بیان مسائل عرفانی است. دیگر سلامان و ابسال است که داستانی است عاشقانه در بحر رمل مسدس و سومین تحفه الاحرار است با مضمون عاشقانه در بحر سریع. و سبحه الابرار چهارمین منظومه از هفت اورنگ جامی است در تحقیق و عرفان، در بحر رمل مسدس محذوف مخبون. مثنوی پنجم از هفت اورنگ یوسف و زلیخا است که منظومه ایست عاشقانه در بحر هزج مسدس محذوف اما ششمین مثنوی از این مجموعه لیلی و مجنونست که داستانی است عاشقانه در بحر هزج مسدس محذوف و سرانجام خردنامه اسکندری است. در نصایح حکیمان یونانی و حکمت عملی در بحر متقارب مثمن. جامی آثار منثور بسیاری نیز دارد که مشهورترین آنها نفحات الانس است که یادنامه ایست از عارفان. جامی آخرین شاعریست که اصول گذشتگان را در شاعری پاس داشته است و پس از او، به سبب غلبه سبک هندی این اصول نادیده گرفته شد، که در نهضت بازگشت ادبی به شیوه گذشتگان بار دیگر برخی از شاعران آن اصول فراموش شده را زنده کردند.
جامی در شاعری تا حد زیادی پیرو شیوه خسرو دهلوی است و اگر در قصیده گاه به خاقانی و سنایی میگراید، یا در غزل به سعدی نزدیک می شود، و در مثنوی به فردوسی و نظامی گوشه چشمی دارد، این همه باز به سابقه پیروی از امیر خسرو است. جامی حتی در شیوه تدوین اشعار خویش و نام گذاری آنها بیشتر از امیر خسرو پیروی کرده است. جامی در غزلسرایی از شیوه سلمان و حافظ نیز دور نمانده است اما باز هم بیشتر به امیر خسرو نظر دارد و در مثنوی ها گرچه به نظامی توجه دارد، این، امیرخسرو است، که دست بر نبض او نهاده است. از اشعار جامی بهره های انتقادی مهم نیز به دست می آید و از این حیث نیز احوال خسرو دهلوی را به یاد می آورد، که به نقد شعر خویش نیز پرداخته است.
آثار جامی بارها و بارها در ایران و دیگر کشورها به چاپ رسیده است اما از چاپ های تازه آن یکی دیوان جامی است با مقدمه زنده یاد حسین پژمان بختیاری، که از سوی کتابفروشی محمودی انتشار یافته است و دیگری نسخه ای که به اهتمام و تصحیح شمس بریلوی و از سوی انتشارات هدایت در تهران به سال 1362 منتشر شده است. داستان های هفت اورنگ نیز هریک به تنهایی اینجا و آنجا انتشار یافته است، اما نسخه جامع آن به تصحیح و مقدمه دانشمند درگذشته مرتضی مدرس گیلانی به بازار کتاب آمده و چاپ هفتم آن در بهار سال 1375 منتشر شده است. نورالدین عبدالرحمن جامی در روز جمعه هجدهم محرم سال 898 در شهر هرات در گذشت و در همان شهر به خاک سپرده شد. در این متن سعی بر آن داشتیم تا همه چیز درباره جامی را برای شما گردآوری نماییم.
در شمال غربی مشهد در انتهای خیابان خواجه ربیع آرامگاه با شکوه خواجه ربیع واقع شده است. این بنا به سفارش شیخ بهایی توسط شاه عباس صفوی در نیمه اول قرن هجری ساخته شده است. اساس بنای فعلی مقبره خواجه ربیع ، همان است که در سال های 1026 تا 1031 هجری قمری به امر شاه عباس و با سرپرستی یکی از سادات رضوی مشهد به نام میرزا افلغ احداث شده است.
آرامگاه خواجه ربیع یکی از مکانهای زیبا، دیدنی و متبرک است که به همین علل همه وقت مورد توجه و مراجعه اهالی مشهد و زائران و مسافرانی است که به مشهد می آیند. با توجه به زمان درگذشت خواجه، وی از زمره قدیمی ترین رجال مدفون در پیرامون شهر کنونی مشهد است. مدفن او طی چهارده قرن گذشته همواره محلی محترم و زیارتگاه عموم مسلمانان بوده است.
روستایی که باغ آرامگاه خواجه در آن واقع شده «حسین آباد خواجه ربیع» نام دارد و از جمله موقوفات مزار خواجه میباشد. اداره باغ و مزار خواجه ربیع در قرن اخیر بر عهده آستان قدس رضوی است. باغ خواجه ربیع یکی از قبرستان های مهم شهر مشهد نیز می باشد.
طرح آرامگاه در نمای بیرونی هشت ضلعی و در درون چهار ایوانی است. از انتهای ایوان های اضلاع بزرگ راهروهایی به درون باز شده اند. بالای بنا خواجه ربیع گنبد فیروزه ای رنگ قرار گرفته است که ارتفاع آن تا کف 18 متر می باشد. گنبد بنا پوشیده از کاشی های زیبای فیروزه ای و درون بنا هم مزین به نقاشی های طلایی رنگ است. از میان دیوار و پشت ایوان هاى چهارگانه اصلى، چهار ورودى وجود دارد که به شاه نشین ها راه دارند.
نام خواجه ربیع در تاریخ ربیع بن خثیم است. او از طایفه بنیاسد و ساکن کوفه، از زمره زهّاد هشتگانه صدر اسلام و تابعین (کسانی که صحابه پیامبر را درک کردهاند) و همچنین از یاران و سرداران حضرت علی بوده است. روبروی ورودی باغ خواجه ربیع، آب انباری وجود دارد که ساخت آن به ام کلثوم و به کوشش میرزا صدرالدین و به دوره شاه سلیمان صفوی نسبت داده شده است. آقا محمد صادق، مستاجر موقوفه بقعه خواجه ربیع، آن را از درآمد خود تعمیر کرده است.
بهاءالدین محمد عاملی معروف به شیخ بهایی به سال 935 هجری قمری در بعلبک لبنان متولد شده است. ایشان در سن هفت سالگی با پدرش به ایران آمد. و مدتی وزیر شاه عباس صفوی بود. در سیاست و فرهنگ ایران نقش بسیار مهمی داشت. این دانشمند تالیفات متعددی به جا گذاشته است. نسبت شیخ بهایی به حارث همدانی از صحابه معروف حضرت علی (ع) میرسد. مقبره این دانشمند بین صحن امام و آزادی و در جایی که بیشتر محل تدریس او بوده قرار دارد. شیخ بهایی در سال 1030 هجری قمری در گذشته است.
بنای این رواق که قبل از مرگش محل تدریس او نیز بوده حدود 102 متر مساحت داره که با آینه کاری های بسیار و کتیبه های خوشنویسی شده بسیار زیبایی تزیین شده است. کتیبه هایی روی دیوار نصب شده که تاریخ مرگ و تولد شیخ بهایی را روی آن نوشته است. در مورد عظمت علمی این دانشمند همین بس که یونسکو سال 2009 میلادی را سال نجوم و شیخ بهایی نامگذاری کرده بود.
اصلیت شیخ بهایی از جبل عامل شام بود. بهاء الدین محمد ده ساله بود که پدرش عزالدین حسین عاملی از بزرگان علمای شام به سمت ایران رهسپار شد و چون به قزوین رسیدند و آن شهر را مرکز دانشمندان شیعه یافتند، در آن سکونت کردند و بهاءالدین به شاگردی پدر و دیگر دانشمندان آن عصر مشغول شد.
مرگ این عارف بزرگ و دانشمند را به سال 1030 و یا 1031 هجری در پایان 87 سال حیاتش ذکر کرده اند. وی در شهر اصفهان روی در نقاب خاک کشید و مریدان پیکر او را با شکوهی که شایسته شان او بود ، به مشهد بردند و در جوار حرم امام رضا (ع) به خاک سپردند.
شیخ بهایی مردی بود که از تظاهر و فخر فروشی نفرت داشت و این خود انگیزه ای برای اشتهار خالص شیخ بهایی بود. شیخ بهایی به تایید و تصدیق اکثر محققین و مستشرقین ، نادر روزگار و یکی از مردان یگانه دانش و ادب ایران بود که پرورش یافته فرهنگ آن عصر این مرز و بوم و از بهترین نمایندگان معارف ایران در قرن دهم و یازدهم هجری قمری بوده است.
شیخ بهایی شاگردانی تربیت نموده که به نوبه خود از بزرگترین مفاخر علم و ادب ایران بوده اند، مانند فیلسوف و حکیم الهی ملاصدرای شیرازی و ملاحسن حنیفی کاشانی و عده ای دیگر که در فلسفه و حکمت الهی و فقه و اصول و ریاضی و نجوم سرآمد بوده و ستارگان درخشانی در آسمان علم و ادب ایران گردیدند که نه تنها ایران ، بلکه عالم اسلام به وجود آنان افتخار می کند.
از کتب و آثار بزرگ علمی و ادبی شیخ بهایی علاوه بر غزلیات و رباعیات دارای دو مثنوی بوده که یکی به نام مثنوی (نان و حلوا) و دیگری (شیر و شکر) می باشد و آثار علمی او عبارتند از : جامع عباسی، کشکول، بحرالحساب و مفتاح الفلاح و الاربعین و سایر تالیفات شیخ بهایی که بالغ بر 87 کتاب و رساله می شود که همواره کتب مورد نیاز طالبان علم و ادب بوده است.
دره آبغد مشهد در مسیر جاده مشهد و چناران واقع شده است. این دره سرچشمه رودخانه چناران است و با عبور رودخانه از آن، دره به مکانی خوش آب و هوا، سرسبز و جهانگردی تبدیل شده است. اگر در تور مشهد شرکت نمودید حتما از این جاذبه زیبا طبیعی بهره مند شوید.
دره آبغد دره ای بسیار زیبا است که رودخانه چناران در آن جاریست و آنجا را به مکانی بسیار زیبا و تفرحی تبدیل کرده است.
ارتفاع دیواره های دره بین 200 تا 300 متر است که شباهت زیادی به دره اخلمد دارد. البته از نظر زیبایی و خوب بودن آب و هوای منطقه کمتر از اخلمد نمی باشد.
دیواره های بلند دره آبغد برای سنگ نوردی بسیار مناسب است. بلندترین آبشار این دره حدود 8 متر است.
در طول مسیر، دو دره فرعی با پوشش درختچه ای و علفزار وجود دارند. پس از طی حدود 10 کیلومتر یک دو آبی در بالای دره با عرض زیاد قرار دارد. در سمت چپ دره ای بلند با عرض بیشتر از 300 متر، به طرف شمال غرب و سرچشمه رود قرار دارد.
آبشار آبغد در استان خراسان رضوی واقع است. پس از طی کردن سه کیلومتر در دره آبغد، دهنه اصلی قرار دارد که از عرض دره کاسته شده و باغ ها به اتمام می رسند.
در انتهای دره آبغد روستایی در میان آن قرار دارد که ارتفاع آن حدود 2700 متر است. شیب دره ملایم و در طول مسیر آب در دسترس است. دره آبقد به لحاظ موقعیت جغرافیایی در نزدیکی روستای آبغد قرار دارد. روستای آبغد از توابع درز آب چناران و دارای چند آبشار زیبا است. با توجه به جذابیت های این مکان دیدنی در شهر مشهد به زائران و مسافرانی که به مشهد سفر می کنند توصیه می کنیم از این جاذبه طبیعی دیدن نمایند. زیبایی این دره و خوبی آب و هوای این منطقه باعث می شود تا بسیاری از مسافران را به خود جذب نماید.